از آنجا که معمولا شخصیت و منش جوانان و نوجوانان هنوز سمت و سوی خود را نیافته و حتی اگر شکلی هم به خود گرفته باشد همچنان آسیب پذیر و دگرگون شونده است، تربیت و آموزش جوانان و نوجوانان باید زودهنگام و بی درنگ باشد. امام علی علیه السلام می فرمایند: مربیان و آموزشگران باید پیش دستی کنند و در آغاز نمودن فرآیند آموزش و تربیت، شتاب ورزند.

أی بنی إنی لما رأیتنی قد بلغت سنا، ورأیتنی أزداد وهنا بادرت بوصیتی إلیک، وأوردت خصالا منها قبل أن أنقص فی رأیی کما نقصت فی جسمی... أو یسبقنی إلیک بعض غلبات الهوى وفتن الدنیا فبادرت بالأدب قبل أن یقسو قلبک ویشتغل لبک؛ هنگامی که احساس کردم تو به نضج و بالندگی لازم تربیتی رسیده ای، درصدد برآمدم که وصیت هایم را در اختیارت قرار دهم. چرا؟ چون میترسم پیش از آنکه من اقدامی بکنم، آسیبها و انحراف ها به سراغ تو بیایند و تو را زمین گیر کنند. بنابراین، پیش از آنکه فکر و دلت به اندیشه ها و گرایش‌های آلاینده گرفتار شود، من دست به کار شدم و تو را از اندیشه ناب و دستاورد تجربه های پخته خود بهره مند کردم.
 
شاید مضمون این بند از فرمایش امیر مؤمنان  (علیه السلام) همان باشد که امام صادق (علیه السلام) خطاب به مربیان می گویند: بادروا أحداثکم بالحدیث قبل أن یسبقکم المرجئه یا قبل أن تسبقکم إلیهم المرجئه؛ پیش از اینکه دگراندیشان هجوم بیاورند و قلب و فکر و دل جوانان و نوجوانان شما را با افکار و اندیشه‌های انحرافی و آسیب زا پر کنند، شما به داد آنها برسید و آنان را دریابید. برای رشد و تعالی آنان متناسب با ظرفیت و توانشان برایشان برنامه ریزی کنید و در آموزش و پرورش همراهشان باشید.
 

لزوم خودشناسی متربی

در فرایند تربیت فراگیران، نخستین گام این است که متربی به خودشناسی و خودیابی دست یابد و سپس به خودسازی بپردازد. تقوا، که در فرهنگ تربیت اخلاقی و دینی اسلامی اوج هدف تربیت دینی برشمرده شده است، هنگامی به دست می آید که متربی به خودشناسی، خودیابی، شناخت امکانات، محدودیت ها و ظرافت های خویش موفق شده باشد و در پی آن بکوشد تا به درجه خودسازی برسد. در مکتب تربیتی علوی، صیانت درونی و رسیدن به مرحله تقوا در گرو داشتن بصیرت و شناخت کافی از ظرافت ها و ویژگی های شخصیتی است.
 
با توجه به اینکه امروزه ما در عصر یورش و بارش انبوه اطلاعات به سر می بریم و استفاده از متغیرهای بیرونی یا مهار کننده‌های بیرونی برای افراد جامعه، به ویژه جوانان، چندان نمی تواند کارگشا باشد، باید گفت زمانی جوانان می توانند در برابر ریزش و یورش اطلاعات بایستند که به حالت ثبات و خودسازی درونی رسیده باشند. این مهم معمولا پس از خودشناسی درست و کامل امکان پذیر است. از این رو، یکی از پیش نیازها و اصول تربیت بهینه، داشتن تصویری و دریافتی روشن از خود، امکانات، قابلیت ها، محدودیت ها و موانعی است که ممکن است ما را از رشد و تعالی باز دارد. هرگونه برنامه ریزی و سیاست گذاری آموزشی یا پرورشی یا حرکت در جهت رشد و تعالی بدون داشتن تصویری روشن از خود تقریبا ناممکن است. پیش از این نیز یادآور شدیم که مربی و آموزشگر هم برای امداد آموزشی و پرورشی فراگیر خود از داشتن چنین آگاهی هایی درباره فراگیر بی نیاز نیست.
 
استفاده از گرایش های آرمان گرایانه جوانان و جهت دهی آنان به سوی واقع گرایی: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند: چون جوان آرمان گراست و آرمان گرایی با واقعیت ها و نگرش واقع بینانه فاصله دارد، از ظرافت های کار مربی در برخورد با جوان این است که از گرایش آرمان گرایی به منزله محرک روانی برای جهت دهی او به سمت زندگی واقع گرایانه و موفق بهره برداری کند. آرمان گرایی موهبتی درونی و الهی است که همانند کانونی از انرژی می تواند آدمی را به سمت فجور یا به سمت تقوا سوق دهد. مربی است که با دقت و هوشمندی می کوشد این نیروی روانی را به سمت تقوا جهت دهد.
 
امروزه برخی از فیلسوفان تعلیم و تربیت بر این باورند که نوجوانان در درون خود سرشار از انرژی ای خیره کننده و حرکت آفرین اند که از جنبه های گوناگونی به انرژی آتش می ماند. اگر نوجوان بخواهد ظرفیت ها و قابلیت های درونی اش را شکوفا کند، این انرژی آتش گونه باید مهار، نظارت و هدایت شود. نوجوانان معمولا در حال تجربه یک سیر و سفر هستی شناختی اند که بیشتر قهرمانانه و همراه با انگیزه رسیدن به قهرمانی های اسطوره آمیز است. این سیر هستی شناختی دربردارنده دو گونه حرکت و تکاپوست:
 
- سیر و حرکت بیرونی به سمت ورزیدگی و خودکفایی در این جهان؛
 
- سیر و حرکت درونی در راستای بیدارسازی ویژگی ها و قابلیت های روان.
 
نظارت و هدایت انرژی درونی نوجوانان ما را بر آن می دارد که آنان را با موقعیت هایی روبه رو کنیم که با درگیر شدن در آن بتوانند روان تازه کشف شده خود را بیدار و شکوفا کنند و خواسته های خود را بروز دهند. در کنار این آزادی، آنان نیازمند گونه‌ای از آزادی هستند که بتوانند در پرتو آن، دنیای تازه درون خود و پیرامون خویش را بشناسند و به خودباوری دست یابد.
 
گذار از دوران نوجوانی اجتناب ناپذیر است. اگر دوست داریم که نوجوانان ما معماران تندرست و مطمئن آینده خود باشند بر ماست که گذار از این فرایند را هموار و تسهیل کنیم. به پایان رساندن این سفر روان شناختی نیازمند تجلیل و تأیید ماست. ما باید آنان را در پشت سر گذاردن راهی که در پیش گرفته اند همراهی و تشویق کنیم. (اولد فیلد، ۱۹۹۶، ص۲۱۸-۲۲۲. ۲. و ص۲۲۸-۲۳۰)
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸